همایش «سینمای ایران؛ نگاهی آینده» برگزار شد.
به گزارش اداره کل روابط عمومی سازمان سینمایی ، همایش «سینمای ایران؛ نگاهی آینده» با حضور رائد فریدزاده رئیس سازمان سینمایی، منوچهر شاهسواری دبیر چهل و سومین جشنواره فیلم فجر، علی ربیعی رئیس هیات مدیره انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات و مسعود کوثری دبیر علمی همایش امروز ( ۱بهمنماه) در موزه سینما برگزار شد.
منوچهر شاهسواری دبیر چهلوسومین جشنواره فیلم فجر در این همایش گفت: اگر بخواهیم درباره آینده صحبت کنیم باید این فلسفه را پرسید که آیا آیندهای وجود دارد یا خیر؟ اکنون در جه نقطه ای قرار داریم؟ آینده یک امر کاملا ذهنی است. ما در روزگاری زندگی میکنیم که آینده به وقوع پیوسته است آن آینده این بود که در روزگار قدیم آدمها با تصویر با هم صحبت میکردند و ما اکنون نیز با تصویر صحبت می کنیم.
وی ادامه داد: ما امروزه در تمدن بنیانتصویر به سر میبریم و در این تمدن دایره المعارف قدرتمندی به نام سینما وجود دارد که اتفاقا فقط در سینما قابل دسترسی نیست بلکه حتی با یک ایموجی میتوان احساسات را انتقال داد.
شاهسواری افزود: وقتی در جهانی با تمدن بنیان تصویر به سر میبریم این نکته قابل توجه است که آیا در این جهان میتوان بدون سینما زندگی کرد؟ از نظر من هر جامعه فاقد زبان سینمایی در حاشیه جهان امروز قرار می گیرد و درواقع یک کشور حاشیهنشین است. هر کشوری که سینما دارد در تغییرات جهان نقش دارد.
دبیر چهل و سومین جشنواره فیلم فجر گفت: سینما فارغ از ادبیات، فرهنگ، تمدن و… را میسازد. ما با سینما میتوانیم به گذشته تجسم و عینیت بدهیم. سینما قدرت تجسمبخشی به آینده دارد همچنین سینما به آرزوهای بشر نسبت به چیزی که در آینده میخواهد، تجسم میبخشد. وقتی ما به چنین مختصاتی میرسیم باید بررسی کنیم که در جامعه امروز ایران کجا ایستاده ایم.
وی ادامه داد: در پاسخ به اینکه سینما برای آینده چه خواهد کرد باید بگوییم که سینمای ایران مهمترین رکن نظام دموکراسی سیاسی، اجتماعی و خانوادگی ما است. سینما یک نهاد است و حتما در این زمینه نقش مهمی ایفا می کند.
شاهسواری تاکید کرد: ما وارد روزگاری شده ایم که احتمال اینکه فیلمسازی یک امر فردی و ذیل هنرهای تجسمی قرار بگیرد، بعید نیست. یعنی شما می تواند درون کارگاه خودتان فیلم بسازید و کسب درآمد کنیم. در چنین شرایطی با پیشرفت تکنولوژی نظام سیاسی، مدیریت فرهنگی و سازمانهای فرهنگی هنری باید مقیاسشان را رهاسازی نه معنای ولنگاری بلکه به معنای فضا دادن به فیلمساز قرار دهند.
وی تاکید کرد: ما نیازمند اعتمادسازی عمومی هستیم تا از این میانه عبور کنیم.. هیچ چیز جز فعالیتهای فرهنگی نمی تواند این التهاب را پایین بیاورد. ما باید تب جامعه را پایین بیاوریم تا آن را درمان کنیم.
شاهسواری بیان داشت: ما تعلق به وطن را فراموش کرده ایم و به همین دلیل امسال جشنواره فیلم فجر را با مفهوم وطن مادر، مادر وطن آغاز کردیم و نباید وطنمان را فراموش کنیم. تا وطن را دوست نداشته باشیم، در ساخت و حفظ و حرمت آن نقشی نخواهیم داشت. امیدوارم یکی از اصلیترین بحثهای این مجموعه این باشد که مفهوم وطن را به هنر ایران و مفهوم هنر را به سینمای ایران بازگرداند.
سینما نقش بی بدیلی در فرهنگ دارد
در ادامه علی ربیعی، رئیس هیات مدیره انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات، گفت: بنا داریم در فصول مختلفی در انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات با همکاری سازمان سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد مباحثی را در حوزه سینما نظیر اقتصاد سینما، فناوریها و مسائل اجتماعی مطرح کنیم.
وی افزود: بیشتر نسبت من با سینما، علاقهام به آن است. مثل بیشتر مردم ایران سعی میکردم به سینما بروم و فیلم ببینم. همیشه فکر میکردم هیچ نسلی بدون قهرمانان ذهنی زندگی نمیکند و بر این اساس امروز و آینده خود را میسازد. سینما جایی است که قهرمانهای ذهنی مردم را میسازد، چون سینما با مردم زندگی کرده و برای مردم رویا ساخته است.
ربیعی عنوان کرد: بدون تردید امروزه وجه تمایز جوامع و ملتها فرهنگ آنها است. تفاوت جوامع شاد و ناشاد، توسعهیافته و نیافته را با علت فرهنگی تفسیر میکنند. بحث سیاسی هم در این زمینه جایگاه خود را دارد و نمیخواهم این مساله را کتمان کنم.
وی افزود: ما نهادهای تقویتکننده فرهنگ داریم و به نظر من سینما نهادی است با کارکردهای ترکیبی در حوزه فرهنگ؛ در سینما رمان، داستان، شعر، موسیقی، آواز، فرهنگ روزمره و … وجود دارد. درنتیجه میبینیم که سینما نقش بیبدیلی در فرهنگ دارد.
ربیعی تاکید کرد: آینده سینما یک بحث است و سینمای ایران برای آینده بحث دیگری است. ما از پنجره سینما میتوانیم خیلی از مسائل سیاسی و اجتماعی را نگاه کنیم. سینما چهار نسبت با جامعه دارد که بدین شرح است: سینمای متاثر از جامعه؛ سینمای تاثیرگذار بر جامعه؛ سینمای سخنگوی جامعه؛ و سینمای میانجی جامعه.
وی تاکید کرد: جامعه به فیلمهای کمدی و گیشهپسند هم نیاز دارد زیرا متاثر از جامعه هستند و ما نباید خودزنی کنیم. بیشترین توجه من به سینمای تاثیرگذار بر جامعه است و به نظرم این رسالت و مسئولیت اجتماعی سینما است. بدون تردید سینما بخشی از فرهنگ نسلها را تشکیل میدهد. جامعه ما به شادابی و امید و نقد نیاز دارد. در نتیجه سینما سخنگوی جامعه است و میتواند هم دردها و نارساییها و هم امیدهای جامعه را نشان دهد. سینما برای داشتن یک زندگی بهتر میتواند میانجی گروهها و قومیتهای مختلف باشد.
ربیعی در پایان خطاب به سیاستگذاران حوزه سینما گفت که باید نقد و پژوهش سینمایی را تقویت کنید. من در گذشته نقدها و پژوهشهای بیشتر و بهتری میخواندم و ما امروزه باید سطح پژوهش و نقد سینما را ارتقا دهیم.
باید دید اقتصاد سینما سعی دارد سینما را به کدام سو هدایت کند
همچنین مسعود کوثری دبیر علمی همایش سینمای ایران نگاهی به آینده گفت: همایش امروز بخشی از همایشهایی است که در سال آینده با همکاری معاونت سینمایی، انجمن مطالعات فرهنگی و انجمن جامعه شناسی برگزار خواهد شد. در این همایش به چهار محور اساسی سینمای ایران خواهیم پرداخت. امیدوارم ترکیب این نشستها که بر محور سازمان سینمایی است مورد استفاده دوستان قرار بگیرد.
وی افزود: تلاش ما این بود افراد مختلفی در این نشستها سخنرانی کنند تا حرفها فرمایشی و کلیشه ای نباشند. ما تلاش داریم واقعگرایانه درباره سینمای ایران صحبت کنیم.
دبیر همایش بیان داشت: در پنل انسان ایرانی و سینما می خواهیم بگوییم که وضعیت سینمای ایران در آینده چه خواهد بود. متاسفانه سینمای زیرزمینی ما دارد چاق و فربه میشود و این مساله در تئاتر و ادبیات نیز وجود دارد. ما می خواهیم در این همایش بگوییم که سینمای ما به چه سمتی حرکت میکند و اقتصاد سینما نیز سعی دارد سینما را به کدام سو ببرد.
کوثری بیان کرد: امیدوارم این همایش رضایت خاطر دوستانی را که در اینجا حاضرند برآورده کند. از معاونت سینمایی تشکر می کنم که با انجمن مطالعات فرهنگی برای برگزاری این همایش همکاری کردند.
در بحرانها متوجه اشتباهات میشویم/ سینمای ایران میتواند دوباره قلهها را فتح کند
در بخش دیگری از همایش یک روزه «سینمای ایران؛ نگاهی به آینده» در موزه سینما، پنل حکمرانی در سینما با حضور دکتر هادی خانیکی؛ عضو هیات علمی گروه ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی مرضیه برومند؛ کارگردان و فیلمنامه نویس ، مهندس سید محمد بهشتی؛ مدیر فرهنگی، دکتر روح الله حسینی؛ معاون نظارت و ارزشیابی سازمان سینمایی برگزار شد.
هادی خانیکی عضو هیات علمی گروه ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی با اشاره به موضوع رسانه سینما، قلمرو عمومی و سیاستگذاری، گفت: از تمام دستاندرکاران برگزاری این مراسم تشکر و قدردانی میکنم که پیوندی بین حوزه سیاستگذارانه سینما و حوزه مطالعاتی سینما ایجاد کردند.
وی با بیان اینکه ما گمشدهای در عالم رسانه تحت عنوان ارتباط داریم و یادمان میرود که اصلا ارتباطی رد و بدل میشود یا خیر، بیان داشت: رسانه سینما بسیار مهم است که پنج ویژگی دارد؛ میتواند ارتباط چند حسی ایجاد کند، اینکه روایت دارد، ترکیب مرکب بصری و صوتی میتواند احساس مختلف مخاطب را هدف قرار بدهد، تاثیر فر هنگی و اجتماعی دارد، جنبه هنری نیز ویژگی دیگر است.
خانیکی ادامه داد: در قلمرو عمومی جامعه ایران از ۱۴۰۰ به بعد مسئله دسترسی آسان بسیار مهم است و با ورود نمایش خانگی و VOD دسترسی آسانتر هم شده است و اشکال محلی پیدا کرده است. نکته دیگر اینکه با تنوع جامعه روبرو شدهایم و این محتوای متنوع و فراگیر رسانه سینما با نیاز امروز جامعه سازگار و پاسخگو خواهد بود. مسئله دیگر آگاهی است و جامعه شبکهای و پلتفرمی نشان میدهد که در آن آگاهی و آموزش به سبک قدیم نیست. چهارم مسئله قدرت ترویج هنر و خلاقیت است و جامعه امروز ما بیشترین گرایش به انتخاب سبک زندگی و هنر دارد. پنجم نیز فضای اجتماعی و تعاملی است و جامعه ما به رغم تمام محدودیتها به سمت گفتوگو و تبادل نظر رفته است. از نظر حکمرانی باید نگاه کرد که نظام سیاستگذار و مجری با چه مسائلی روبروست.
این استاد دانشگاه بیان داشت: اولین مسئله تبلیغ ارزشهاست؛ چیزی که هر قدرت سیاسی به دنبال آن است. دومین مسئله مطالبه ارزشها و هنجارهای مورد قبول خود است. سوم مسئله بالا بردن آگاهی نظام حاکمیتی است. مورد بعد مسائل اجتماعی و چالشهای موجود در آن مانند فردگرایی است. پنجمین حساسیت روی تنوع فرهنگی است که تهدیدی برای یکپارچگی تلقی میشود. نکته بعد مسئله توجه به نظارتگری و تنظیم مقررات است. حتی دغدغههای سیاستگذار را میتوان به رسمیت شناخت ولی درست بیان نکردن آن میتواند دوگانگی ایجاد کند.
مرضیه برومند کارگردان و فیلمنامه نویس نیز در ابتدای صحبتهای خود پیرامون نقش سینماگران در شکل گیری بحران امروز سینمای ایران گفت: من با وجود اینکه میدانم سهم بیشتر این بحران از آن حکمرانی است ولی سینماگران را هم بی تقصیر نمیدانم و به نقش افراد بسیار معتقد هستم. شخصا قائل هستم که فرد همانطور که توقعاتی دارد خود نیز باید به ارزشها و بایدها و نبایدها پایبند باشد و این را به مسئله سینما تعمیم میدهم و معتقدم سینماگران هم بی تقصیر نیستند. صاحبان اندیشه و پدیدآورنده مورد بحث من هستند نه سینماگران بدنه که آیا حاضر به دادن هزینه یا به دنبال بیرون کشیدن گلیم خود از آب هستند. دوره کوتاهی در سینما بودم و همیشه برایم سوال بود که چطور کارفرما و کارگر منافع خود را زیر یک سقف پیش میبرند.
وی ادامه داد: نکته مهم این است که آیا عدالت را درون خود و با همکاران خود رعایت میکنیم؟ بخش اعظم ماجرای این بحران برای این است که ژانرها و گونههای مختلف سینما را از دست دادیم. متاسفانه برداشت کلی من این است که دیگر تهیهکنندگان حاضر به ریسک نیستند و کسانی که فیلمساز اجتماعی بودند از حضور یک تهیهکننده که ریسک را بپذیرند ،محروم هستند.
برومند افزود: فیلم «علت مرگ نامعلوم» بعد از ۴ سال اکران شده است. من معتقدم این سینمادار است که اصلا چنین فیلمهای اجتماعی را نابود میکنند و حمایت که نباید فقط از سمت دولت باشد. آماری داریم که چند فیلمنامه آماده ساخت داریم که فیلمهای متفاوتی بودند که مشکلی دارند و بتوانیم آنها را حل کنیم؟ تهیه کننده هم که از سرمایه استفاده نمیکند به دنبال سرمایهگذار است و آنها هم فقط دنبال معدود سلبریتیها هستند. واقعا خجالت میکشم بازیگر محبوبی که فیلمهای درخشان داشته را در نقشهایی ببینم که اصلا قابل تصور نیست. این سینمای کمدی نیست، سینمای سرگرمکننده است. حلقه مفقودهای این است که بازار میخواهد سینما و فیلمها زودبازده باشند.
در ادامه سید محمد بهشتی مدیر فرهنگی نیز پیرامون نسبت سینما و حکمرانی گفت: در گذشته در منایع قدیمی ما همیشه این موضوع تکرار میشود که آبادانی به عدل و عمارت موکول است. عدل یعنی هرچیزی در جای خود باشد. زمانی سینما آباد میشود که عدل و عمارت داشته باشیم. اگرعدل نباشد همه چیز در تاریکی قرار میگیرد.
وی با بیان اینکه حکمرانی ما دچار خلاء ویگردی شده است، گفت: تا سال ۱۳۷۰ در تمام جهان چیزی به نام پیشخوان فرهنگی وجود داشت و در سال ۱۳۷۰ مدیریت کلان تصمیم میگرفت چه چیزی روی این پیشخوان باشد. تا این زمان میشد شرایط قرنطینه را مدیریت کرد ولی از سال ۱۳۷۰ به دلیل تحول، موضوع قرنطینه منتفی شد و بازوهای پیشران مطالب خود را روی پیشخوان قرار میدهند. اگر مدیریت در شرایط قرنطینه اهرمی مانند نظارت داشت دیگر این اهرم از بین رفته است و تصور می شود اگر اهرم نظارت ندارند دیگر هیچ ندارند. از سال ۱۳۷۰ تا امروز انگار تعداد درجههای هوشنگها بیشتر شده و حضور پررنگتری دارند. حاصل این اتفاق این میشود که ما سینمای ارزشمندی نداریم؛ چیزی که برای ما به خاطرات دور تبدیل شده است.
وی مطرح کرد: وقتی شخصی قله اورست را فتح کرده حتی وقتی میبینیم پیر و فرتوت شده باز ارزشمند است چون به ما میگوید قله اورست فتح شدنیست و ما نیز میتوانیم آن را فتح کنیم. سال ۱۳۶۲ که ما چنین حرکاتی را آغاز کردیم اصلا چنین نگاههایی نداشتیم. من معتقدم دوباره میتوانیم قلهها را فتح کنیم و آسانتر از دوران قبل هم میتوان به آن رسید. به شرط اینکه در نقش ویگردی فعالتر شویم.
بهشتی توضیح داد: فکر کنید سینما درخت است، نجار میخواهد آن را به مبل تبدیل کند و با تبر و اره و تیشه به سراغ آن میرود. اما باغبان در مواجهه با درخت آفتها را رفع کرده و تلاش میکند تا درخت دوباره سرحال شود و خرمی این درخت و باغ به لطف همین باغبان است. ما باید شرایط را فراهم کنیم که فیلمساز فیلم خود را بسازد. باید نقش حامی پررنگ شود. و اگر این طرح اتفاق بیفتد میتوان دوباره حال سینما را خوب کرد.
روح الله حسینی معاون نظارت و ارزشیابی سازمان سینمایی نیز پیرامون کشاکش میان سینمای کمدی و سینمای اجتماعی، گفت: باید مقدمات ویگردی کردن را فراهم کرد. سینما موضوع داغ فرهنگ است و از آقای فریدزاده ممنونم که من را در این سمت قرار دادند. دوست داشتم بیشتر صحبتهای شما را بشنوم تا به قدر توانم بتوانم کاری پیش ببرم. شاعرانگی یک فرهنگ اساسی در فرهنگ ایران است که نوعی طرز تفکر در عرفان ایرانی است و به معنایی ایهام و رازآلودگیست و ما آن را به عنوان ویژگی بنیادی شعر میشناسیم.
وی با بیان اینکه در مدتی که در این سمت هستم، متوجه موضوعی شدم که در رسانهها دیده و شنیده بودم و آن سیطره کمدی و سینمای اجتماعی بود، بیان داشت: ما با حجمی از فیلمنامه مواجه هستیم که در این دو گونه هستند و تقریبا تمام سینمای ایران در یکی از این دو گونه خلاصه و دستهبندی میشود. شخصا با سینمای کمدی مشکلی ندارم ولی سینمایی که الان با آن مواجه هستیم، شک دارم با تعریفی که به ما از سینمای کمدی گفتهاند و سراغ داریم، منطبق باشد.
حسینی با بیان اینکه کمدی خیلی نزدیک به واقعیت روزمره است، بیان داشت: فکر میکنم سینمای کمدی ما در حال حاضر با فرمولی که پیش گرفته درحال دور شدن از واقعیت روزمره است که البته شاید اقتضای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی است. با مشاهداتی که دارم و فیلمنامههایی که بررسی میکنم و فیلمهایی که میبینم، ضمن احترام به همه معتقدم سینمای اجتماعی برعکس کمدی بسیار به واقعیت خام و عریان جامعه ایرانی نزدیک شده است. سینمای اجتماعی خیلی باشتاب دارد به این سمت حرکت میکند و گویی از نگاه هنری خالی میشود. سینمای ما از هر دوطرف از چیزی مانند شاعرانگی و استعاره و ایجاز خالی شده و این چیزیست که باید وجود داشته باشد. زمانی تولیدات بسیار ارزشمند و فاخر داشتیم و میتوانیم آن خط را مجدد و بهتر فراهم کرده و پیش برویم.
هادی خانیکی در پایان گفت: باید از آقای رائد فریدزاده تشکر کنم که در این نشست حضور داشتند و تمام حرفها را شنیدند که این خود ایجاد باب گفتگو است. همچنین مشخص شد که باید نشستهای تخصصیتری هم برگزار کنیم تا به تمام مسائل به طور حرفهای تر بپردازیم.
آینده سینما با هوش مصنوعی چگونه است؟
در ادامه سینما و فناوریهای نوین با حضور دکتر مجید شیخ انصاری (تحلیل ریخت شناسی تحولات تکنولوژیک در سینما: حال و آینده)، امیررضا معتمدی (آسیب شناسی توسعه فن آوری در سینمای ایران)، کامران سحرخیز (فناوری های نوین در احیا و مرمت فیلمها)، امیر سحرخیز ( هوش مصنوعی در سینما) در موزه سینما برگزار شد.
مجید شیخ انصاری در ابتدای این پنل گفت: ما ابتدا باید از آینده ایران صورتبندی داشته باشیم و تصور ما نسبت به آینده باید شفاف باشد. سینمای ایران برای اولین بار نیست که با تحولات فناورانه مواجه شده است و باید ببینیم که بزنگاههای سینما در تاریخ چه بوده و در مواجهه با آنها چه واکنشی داشته است.
وی افزود: باید تلاش کنیم ماتریسی برای سینما و متغیرهایش ایجاد کنیم تا بتوانیم تبیین کنیم که در آینده چه مسالهای پیش روی ما قرار دارد. نهادهای تصمیمگیر کشور بدون درنظر گرفتن این چشم انداز راه بیهودهای را طی خواهند کرد.
وی در تعریف سینما بیان داشت: سینما زیستبوم یا فرایند تولید اثر دیداری – شنیداری (فیلم) به واسطه نیروی انسانی و ابزار مرتبط و عرضه آن در قالب تجربه جمعی و تا حد امکان تفسیرناپذیر برای مخاطبان است.
این استاد دانشگاه با اشاره به تغییرات سینما بیان داشت: اختراع دوربین فیلمبرداری، تمهیدات و جلوههای ویژه، رنگ، وجود پرده آبی، وسایل حرکتی، تحولات فناوری و دیجتال و… همه تحولاتی بودند که به نوعی سینما را متحول کردند اما به ماهیت آن لطمه وارد نشد.
وی افزود: مفهوم AI و زیرساختهای خدماتی در سینما گروههای تولید، نیروی انسانی و فرآیند فیلمسازی را دچار تغییر و تحول می کند.
شیخ انصاری با مطرح کردن پرسشی درباره آینده سینما و فناوری گفت: در این شرایط این پرسش مطرح میشود که ما با پایان رسانه مواجه هستیم یا رسانه جایگزین؟ درواقع سینما بخشی از محیط غرقگی است. در این شرایط ما نه با پایان رسانه مواجه هستیم نه رسانه جایگزین بلکه به رسانه همنشین دست پیدا میکنیم یعنی به کمک AI ما محیطی خواهیم داشت که ظرفیتهای مختلفی از سینما را در دسترس ما قرار خواهد داد.
این استاد دانشگاه درباره تحول مخاطبان بیان کرد: تحولات هوش مصنوعی علاوه بر اینکه سینما را دچار تحول میکند بلکه مخاطب را نیز دچار تحول می کند و ما با مخاطبی چندوجهی طرف هستیم.
امیررضا معتمدی نیز در ادامه این پنل گفت: ورود من به سینما در ایران به واسطه تکنولوژی بود. در آن مدت که در استودیو پویانمایی صبا و صداوسیما فعالیت می کردم به این نتیجه رسیدم که متاسفانه مدیران میانی در سینما و تلویزیون بدون توجه به نیازهای گروه تولید، فناوری و ابزارهای نوین را وارد ایران میکنند درحالی که تکنسین، پشتیبانی نرمافزاری و علم استفاده از آن ابزار وجود نداشت.
وی افزود: زمانی که دوربینهای دیجیتال وارد سینما شدند نگاه ما هنوز دیجیتالی نشده بود و صرفا ابزارها جدید بودند. هنوز هم برخی فیلمبرداران نحوه کار کردن با دوربینهای دیجیتال را بلد نیستند بلکه دستیارهایشان با دوربین آشنا هستند.
این طراح جلوه های بصری تاکید کرد: موضوع این است که همه ما با تکنولوژی اینگونه برخورد می کنیم که یا از آن منفعت کسب کنیم یا اینکه به اجبار وجود تکنولوژی را قبول می کنیم.
وی افزود: پس از دوربینهای دیجیتال، پکیج سینمای دیجیتال به ایران آمد اما ما پکیج استاندارد را به سینما نیاوردیم به همین دلیل فیلمها در سینمای مختلف با کیفیت پایین و متفاوت اکران میشوند. خوشبختانه این روزها برخی جوانان مشغول ساخت سرورهایی هستند و به همین دلیل برخی فیلمها با کیفیت خوبی اکران میشوند. خوشبختانه آقای شاهسواری اعلام کردند که فیلمهای جشنواره امسال بررسی کیفی خواهند شد.
این پژوهشگر بیان کرد: ما ازنظر وجود دوربین های فیلمبرداری، دوربینهای بسیار خوب و پیشرفتهای داریم اما ابزارهای حرکتی، نورهای خوب و… را وارد نمیکنیم زیرا صنعت سینمای ما گیشهای نیست بلکه تهیهکننده هرچقدر کمتر پول خرج کند، پول بیشتری برایش میماند.
وی تاکید کرد: ما در ایران نقشه راه نداریم و اولین قدم برای طراحی جلوه های ویژه این است که نقشه راه مشخصی برای کارگردان وجود داشته باشد. در پروژه محمد رسول الله قرار بود با چند شرکت خارجی همکاری کنیم و در آنجا متوجه شدم که برخی مسائل برایشان کاملا حل شده است.
معتمدی درباره هوش مصنوعی بیان داشت: هوش مصنوعی ابزار نیست بلکه یک ایجنت است. هوش مصنوعی خروجی سرمایهگذاری غولهای فناوری است و هدفشان این است که بردهداری گسترده ایجاد کنند. ما اکنون پنجره بسیار کوتاهی داریم که درون این پنجره کوتاه اتفاق بدی رخ میدهد. به این دلیل که ابزار هوش مصنوعی در اختیار افراد قرار میگیرد، افراد میتوانند به صورت انفرادی فیلم بسازند. این ابزار همانطور که برخی مشاغل را ازبین برده است بلکه چندین شغل هم ایجاد میکند. ما باید هوش مصنوعی را بفهمیم زیرا رفتار انسانی ما را شبیه سازی میکند.
مجید شیخ انصاری در پاسخ به پرسشی درباره آموزش سینما درآینده گفت: اگر در دهه دوم زندگی هستید تمرکز خود را بر مهارت داستانگویی و نویسندگی بگذارید زیرا آن الگوهای پایه همچنان سرجای خود است و نیازهای روایی همچنان وجود دارند. پرامپتنویسی نیز میتواند دریچهای روی فیلمسازان باز کند.
معتمدی در ادامه بیان کرد: در این دوره که تغییرات سرعت بالایی دارند ما باید به سیستمهای نوین آموزشی توجه کنیم یعنی یاد گرفتن را یاد بگیریم.
امیر سحرخیز در ادامه این پنل فیلمی برای حاضران پخش کرد که همه اجزای آن توسط یک نفر و توسط هوش مصنوعی تولید شده است.
وی در ادامه افزود: نکته جالب توجه اینکه بوریس الداگسن چندی پیش با عکسی که توسط هوش مصنوعی ساخته بود جایزه جهانی سونی را دریافت کرد و هیچکدام از داوران متوجه این موضوع نشده بودند. سیر پیشرفت هوش مصنوعی در ۲ سال گذشته بسیار سریع و جالب توجه بوده است. ما اکنون باید درباره اتفاقاتی که رخ داده صحبت کنیم نه اتفاقاتی که قرار است رخ دهد.
این تهیهکننده با ارائه آماری گفت: طبق آماری در تولیدات سینما و تلویزیون آمریکا در بخش جلوه های ویژه، صداسازی و صداپیشگی، نگارش و توسعه داستان، انتخاب باریگر، بازاریابی و شبیهسازی افراد از هاش مصنوعی استفاده میکنند.
وی افزود: این پرسش وجود دارد که به تصویر تولید شده با هوش مصنوعی میتوان گفت هنر را خیر؟ درواقع شاید هوش مصنوعی هنرمند نباشد اما به خروجی کار AI میتوان گفت اثر هنری. چندی پیش جریانی در فضای انیمیشن علیه همه پلتفرمهای تولید تصویر توسط هوش مصنوعی ایجاد شد. حرف این هنرمندان هم نقض کپی رایت توسط هوش مصنوعی بود اما نمیتوان به طور واضح گفت که AI کپی از آثار دیگر است بلکه اندوختههای دانش و اطلاعات خودش را ارائه میکند.
وی درباره تاثیر AI بر مشاغل گفت: در سال ۲۰۱۸ نزدیک به ۵۵۵ هزار نفر در حوزه سینما و انیمیشن آمریکا مشغول به کار بودند و در سال ۲۰۲۴ حدود ۱۱۸ هزار نفر شاغل بودند و این آمار تاثیر هوش مصنوعی بر مشاغل را نشان میدهد.
کامران سحرخیز در ادامه این پنل بیان کرد: چیزی که در ترمیم و بازسازی به آن توجه نمیشود، بحث نگه داشتن ابزار و متریال موجود است. اکنون سرعت تکنولوژی به قدری بالا است که ما گاهی نمیتوانیم یا فراموش می کنیم که داشته هایمان را حفظ کنیم.
وی افزود: برای تبدیل فیلمهای نگاتو نیاز به تجهیزات مختلفی ازجمله صدا و تصویر داریم. باید برای ترمیم فیلمها اولویتبندی کنیم و به خوبی از فیلمهای گذشته نگهداری کنیم تا زمان مرمت آنها فرا برسد.
این طراح جلوههای ویژه تاکید کرد: ما تصاویری داریم که مدام قابلیت بهتر شدن دارند. درنتیجه همواره باید لابراتوار و مخازن نگهداری از فیلم را داشته باشیم و از طرفی ابزار قدیمی خودمان را سالم و بهروز نگه داریم. به طور مثال فیلمهای زیادی در دنیا وجود دارد که چندین بار و با هزینههای زیادی ترمیم شده اند.
سحرخیز بیان داشت: بحث اصلی ما در حفظ و مرمت این است که چه فیلمی را با چه زمان و هزینه و اولویتی مرمت کنیم زیرا این کار بسیار پرهزینه است. در اینجا اهمیت فیلمخانه ملی مشخص میشود. فیلمخانه تمام این متریال را باید نگه دارد. درواقع بخش ترمیم و مرمت فیلمها، بخش پرصدا و صدای سینما نیست اما بسیار مهم است و بخش خصوصی و دولتی باید دست در دست هم برای مرمت فیلمها تلاش کنند زیرا حجم آثار نگاتیو بسیار زیاد است و ممکن است در آینده این آرشیو ازبین برود.
کامران سحرخیز در پایان بیان داشت در دنیای امروز ما باید با کپی پوزیتیو خداحافظی کنیم زیرا در مقایسه با نسخه نگاتیو کیفیت نازلی دارد و وقت و انرژی و هزینه زیادی برای مرمت آن نیاز است.