محمد آفریده: پیوست فرهنگی مستندسازی
مصوبه تازه هیات دولت درباره مستندنگاری، کارشناسانهتر و با پشتوانه تجارب فعالیتهای مستندسازان تهیه شده و جای امیدواری دارد.
محمد آفریده : اوایل دهه هشتاد بود و من تازه مسئولیت مرکز گسترش را به عهده گرفته بودم که آقای پزشک معاونت سینمایی وقت با من تماس گرفت و گفت پیرو دیداری که با آقای بهشتی رئیس سازمان میراث فرهنگی داشته و توافقهایی برای کارهای مشترک انجام شده، دیداری با آقای بهشتی داشته باشم. جلسهای برگزار شد و جشنواره میراث فرهنگی تمدن ایران «یادگار» استارت خورد. چیزی که برای من اولین بار در آن جلسه تازه بود و کنجکاویم را برانگیخت، بودجهای بود که متوجه شدم سالها است در اکثر دستگاههای اجرایی و سازمانهای دولتی، جهت معرفی و ترویج و تبلیغ دستگاههای اجرایی دیده میشده و هر سال هم این بودجه معمولاً به صداوسیما برای کارهای گزارشی و دم دستی پرداخت شده است. گویا دوستانی که در اولین بار این ارقام را برای فعالیتهای سازمانها دیده بودند فقط تلویزیون را به رسمیت میشناختند. در طول سالها مدیریت مرکز گسترش و انجمن سینمای جوان خیلی تلاش کردم که بتوانم پلی باشم برای بودجههای بیزبانی که حق فیلمسازان خلاق و باتجربه بود.
البته همیشه هم با مقاومت دستگاههای اجرایی بهخاطر عدم شناخت ظرفیتهای سینمای مستند و قوانین دست و پاگیر آن مواجه میشدم. در چند روز گذشته خبر هیأت وزیران در خصوص تصویب آییننامه اجرایی الزام دستگاههای اجرایی به مستندنگاری و ثبت تصویری طرحها و پروژههای مهم کشور دوباره ذهنم را به آن سالها برد. این مصوبه گویا با نگاهی کارشناسانهتر و با پشتوانه تجارب فعالیتهای مستند سازان تهیه شده و جای امیدواری دارد. همیشه اعتقاد داشته و دارم هر حرکتی برای فعالیت سازنده و عادلانه فعالان آن عرصه، اگر درست و با شناخت صورت بگیرد انشاءالله مفید و سازنده خواهد بود اما تجربه سالها مذاکره و تعامل با دستگاههای اجرایی همچنان این نگرانی را نسبت به اجرای خوب این مصوبه با خود همراه دارد. بسیاری از مصوبات، آییننامهها و قوانین موجود کشور در کلیات نه تنها مناسب، بلکه پیشتاز و قدرتمند است اما در اجرا متأسفانه اصلاً پیش برنده و تسریع کننده نیست. تجربه نشان داده است برای عملیاتی کردن این مصوبات، نیاز به پیوستهای فرهنگی برای دستگاههای اجرایی، مخصوصاً مدیران و روابط عمومیها دارد.
باید به نحوی مؤثر توسط خود مستندسازان و فعالان این عرصه، جلساتی آموزشی جهت شناخت سینمای مستند روز برای بسیاری از مدیران تصمیم گیر دستگاههای اجرایی برگزار شود؛ سینمای مستند، سینمایی اصیل و آگاهی بخش و ماندگار است. متأسفانه اغلب افرادی که در دستگاههای اجرایی حضور دارند تحت تأثیر سینمای تجاری اکران هستند و اعتقادی به اهمیت و تأثیرگذاری درازمدت این سینما برای دستگاههای مربوطه ندارند. مسأله مهم دیگر که باید بهصورت جدی در اجرای این گونه مصوبات به آن توجه کرد نگاه یکسان به همه فیلمسازان خلاق و توانا با سلیقهها و نگاههای مختلف است. آفت حوزه هنر، مرزبندیهایی است که توسط بعضیها، خلاقیتها را نابود کرده و تنوع را که به زایش و آفرینندگی منجر میشود از بین میبرد. این کشور که به لطف خدا از نعمت اسلام برخوردار است باید با افتخار از همه سرمایههای فرهنگی این سرزمین برای آبادانی و رونق و سازندگی بهره ببرد. تجربه سالها کار اجرایی بازگوکننده این حقیقت است که ما هر جا ضوابط و قوانین را با روابط و مسائل غیرفرهنگی جابهجا کردیم، دستاورد مهمی نداشتیم. در مصوبه قبلی که من پیگیر بودم، بسیاری از دستگاههای اجرایی آنقدر درگیر امور جاری و روزمره و به قول خودشان مهمتر! بودند که انتهای هر سال تازه متوجه میشدند باید فیلمی هم میساختند اما چون دیر شده بود یا بودجه به خزانه برگشت میخورد یا با عجله تولیدات روتین تلویزیون را برای خالی نبودن عریضه و انجام تکلیف، هزینه میکردند. باید ضمانتی یا دستورالعملی یا نظارتی برای انجام این فعالیتها در اجرای این آییننامهها یا... دیده شود. پیشنهاد میدهم بخشی از تولیدات دستگاهای اجرایی با شناسایی فیلمسازان باتجربه بومی و ساکن استانها ساخته شود. شرایط سینمای مستند و تلاشهای فیلمسازان مستعد و خلاق در حال حاضر بسیار متنوع و گسترده شده است.
پیشنهاد دیگر من این است که درصدی از بودجه دستگاه های اجرایی در این مصوبه، به خرید رایت نمایش فیلمهای مستند مرتبط که توسط فیلمسازان مستقل تهیه و تولید شده است، پرداخت شود. در دورانی که صدها فیلمساز توانمند و کوشا بدون کمترین حمایتی به ثبت توانمندیهای این سرزمین مشغول هستند خرید رایت نمایش این آثار، تکیه بر دریای مواج استعدادها و خلاقیتهای این سرزمین است. انشاءالله.
منبع: روزنامه ایران