دسته بندی:
۱۴۰۰/۱۱/۲ / ۰۷:۲۱
اشتراک گذاری پرینت

گفتگویی از بهزاد فراهانی که موزه سینما برای زادروز این هنرمند منتشر کرد

بهزاد فراهانی: تعزیه خوان بودم و علی اکبرخوانی کردم


بهترین راه ورود به هنر تحصیلات و دانشگاه است

من فرزند رادیو هستم

باید با مردم صادق باشیم

موزه سینمای ایران در ادامه انتشار سلسله نشست‌های تاریخ شفاهی خود به مناسبت زادروز «بهزاد فراهانی» بازیگر پیشکسوت سینما، تئاتر و تلویزیون بخش‌هایی از گفتگوی تاریخ شفاهی این هنرمند را منتشر کرده است که در زیر می‌خوانید.

به گزارش روابط عمومی موزه سینمای ایران، بهزاد فراهانی با بیان اینکه دهقان زاده‌ای اهل فراهان است، گفت: تحصیلاتم را در یکی از دانشکده‌های مهم فرانسه به پایان رساندم و همچنین شاگرد اساتیدی همچون شاهین سرکیسیان، عباس جوانمرد بودم.

وی با اشاره به اینکه علاقه شخصی‌اش به کارگردانی ، نویسندگی و بازیگری است، ادامه داد: هشت ساله بودم که از مکتب خانه روستایمان برای تحصیل به تهران آمدم و با کسانی آشنا شدم که تئاتر را دوست داشتند.


فراهانی افزود: فراهان 360 روستا دارد و اغلب ساکنان آنجا باسواد هستند و روستایی به نام واشقان دارد که من حدود یک سال در آنجا معلم بودم. در این روستا تا دختران خط خوش یاد نگیرند حق ازدواج ندارند.

وی خاطرنشان کرد: مادرم شاعر و پدرم دهقان بود و در تعزیه شهادت خوانی می‌کرد و در تعزیه به جای حضرت عباس (ع) صحبت می‌کرد و همه تماشاگران تحت تاثیر قرار می‌گرفتند زیرا کارش بسیار حماسی بود.

وی با اشاره به اینکه در منزل دایی خود در تهران زندگی می‌کرد و درس می‌خواند گفت: یادم می‌آید در آن زمان دوستانم در کوچه از سینما و فیلم صحبت می‌کردند و من از خاله‌ام تقاضا کردم که سفارش من را به دایی‌ام کند تا اجازه بدهد به سینما بروم. در شرق تهران سه سینما به نام‌های سینما ژاله، مراد، سیروانا وجود داشت و اولین حضور من در سینما و برخوردم با فیلم در این سالن‌ها همراه با بهت و حیرت بود اما وقتی برای اولین بار به سینما رفتم بسیار خوشحال شدم.

فراهانی با اشاره به علاقه خود به رادیو نیز گفت: من خودم را فرزند رادیو می‌دانم. از روستا به این شوق و علاقه به تهران آمدم که می‌ خواستم بدانم چه کسانی در رادیو کار می‌کنند و می‌خواستم متوجه شوم که برنامه‌های رادیو چگونه ساخته می‌شود و همین پیگیری‌ها باعث شد تا در 16 سالگی برای اولین بار به استودیو رادیو برم و در 17 سالگی به عنوان یکی از اولین جوان‌ها در نمایش‌های داستان شب حضور پیدا کردم.

وی ادامه داد: زمانیکه من در رادیو فعالیت داشتم داستان شب تنها سرگرمی جدی مردم در رادیو بود. در 20 سالگی توانستم کارگردان شوم و در 22 سالگی توانستم زیباترین داستان شب رادیو را به کمک ابراهیم مکی و اصفر شرفی بنویسم ، اجرا کنم و برای آن جایزه بگیرم.

فراهانی با اشاره به اینکه از کودکی تعزیه خوان بوده است، گفت: من از شش سالگی به اصطلاح بچه خوان تعزیه‌های پدرم بودم. پدرم شهادت خوان بود و من پسر حر را خواندم و حتی علی اکبرخوانی نیز کردم.

وی بیان داشت: رادیو برای من بهترین پیک بود زیرا صدایم را به خانواده، دوستان و مردم می‌رساند.

فراهانی در ادامه با اشاره به نقش همسرش در زندگی و فعالیت‌های شغلی‌اش گفت: همسرم از من خواست تا تحصیلاتم را تکمیل کنم و من بعد از کسب دیپلم و قبول شدن در دانشگاه با او ازدواج کردم.

وی با اشاره به اینکه سعی کرده است به فرزندان و اعضاء خانواده‌اش اجازه بدهد تا همیشه نظرات خود را آزادانه بیان کنند، گفت: هیچ وقت به فرزندانم نگفتم که چه شغلی را انتخاب کنند اما طبیعی است که رفت و آمد شخصیت‌های فرهنگی هنری مانند استاد مشایخی، آریان پور، کسرایی و... به منزل ما بر نوع نگاه آنها بی تاثیر نبوده است. 

فراهانی ادامه داد: به همین دلیل فرزندانم از دوران کودکی دائم با کتاب ، موسیقی و نقاشی آشنا و عجین بودند و اگر امروز نیز فعالیت هنری را پیشه خود قرار دادند، انتخاب خودشان بوده است. البته من مخالف بازیگر شدن گلشیفته بودم و دوست نداشتم به سمت بازیگری برود. آذرخش عاشق موسیقی و نقاشی بود. اما هرگز مخالفت جدی نکردم که آنها به دنبال علایقشان نروند و تلاش کردم تا نیازهای آنها را بر اساس علایقشان فراهم کنم. مثلا، در دوره‌ای با وجود تنگدستی برای شقایق پیانو تهیه کردیم.

فراهانی با توصیه به جوانان برای حضور درست در عرصه هنر ، گفت: هر فردی از من راهنمایی می‌خواهد به او می‌گویم بهترین راه ورود به هنر تحصیلات و دانشگاه است.

وی در پایان افزود: من نمی‌دانم پیری یعنی چه فقط می‌دانم که سعی کرده ام در طول این سال‌ها کودک درونم را زنده نگه دارم و امروز همچنان خودم را اهل شوخی می‌دانم. من معتقدم که اگر برای مردم کار کنیم مجبوریم که جلوی مردم مانند چشمه‌های زلال آبادی‌مان صادق باشیم. اگر مردم این نگاه مهربان را به ما هنرمندان نداشتند و اگر فداکاری، گذشت و بزرگواری را نسبت به ما نداشتند ما هیچ نبودیم.

گفتنی است، موزه سینمای ایران به عنوان مجموعه ای فرهنگی و تاریخی که روایتگر سیر تاریخ و تحولات سینمای ایران است خود را موظف می داند نظرات و دیدگاه‌های سینماگران باتجربه و پیشکسوت را جمع آوری کرده تا نسل‌های آینده با نگاه و مسیر زندگی و نحوه خلق وشکل گیری آثار هنرمندان و صاحب نظران هنر سینما آشنا شوند.

لینک کوتاه
بهزاد فراهانی: تعزیه خوان بودم و علی اکبرخوانی کرد... https://cinemaorg.ir/n/7e430acd
اخبار برگزیده

خزاعی: اعلام ۱۴ اقدام مهم در حوزه استان‌ها/ به عهدمان برای رشد سینما و توسعه عدالت فرهنگی پایبندیم

آغاز فصلی تازه/ نباید تفاهمنامه در سطح امضا و کاغذ باقی بمانند

امضای تفاهمنامه گسترش همکاری سینمایی میان ایران و ازبکستان

لزوم گسترش همکاری‌های سینمایی با اهتمام به مشترکات تاریخی، تمدنی و آئینی/ سفر محمد خزاعی به تاشکند

محمدمهدی اسماعیلی: همه دیدگاه‌ها و سلایق را به رسمیت می‌شناسیم/تنوع سلیقه موجب پایایی هنر و سینماست/همه عضو یک خانواده هستیم / محمد خزاعی: وظیفه سازمان سینمایی صیانت از سینماست/ با عوامل فیلم‌های بدون مجوز و ضد ملی دیگر همکاری نخواهیم داشت

سیاست‌ها و برنامه‌های سازمان سینمایی در حوزه سینمای استان‌ها /از تلاش برای ایجاد معاونت سینمایی در استان ها و بسترسازی برای افزایش مخاطب تا تقویت نگاه ملی در سینما

«سینمای ملی» با بی‌اعتمادسازی مردم‌ تخریب می‌شود/ جریان‌شنایی رسالت اصلی روابط عمومی‌ها

تقدیر از برگزیدگان/ خزاعی: فجر به آغوش بچه‌های انقلاب بازگشت

معرفی هیات داوران بخش بین الملل فجر41

معرفی هیات داوران چهل و یکمین جشنواره بین‌المللی فیلم فجر